زن
بازمثل شعر
از نگاه خدا
آب می خورد
کودک
سوار باد
تا ابتدای گریه خود
تاب می خورد
مردی که مشکل است
روز از کنار مرگ
آهسته می رود
زن را نگاه می کند
دستی به روی کودک و
شب شام را
خوراک مرده مهتاب می خورد.