می گویند
در ابتدای این شعر
من مرده ام
و کنار همسرم چایی می خورم.
و شما
حرفهای تازه از راه رسیده را
به فرهنگ لغت خود می برید
و به من لعنت می فرستید.
من که نوشته ام
تو می خوانید
و در پسکوچه های دور از خودتان
دنبال خودتان می گردید
و بیشتر گم می شوید.
-سلام!
من شاعرم
متخصص کلمات
سر درد دارید؟!
-هی لعنتی!
چه کم داشتیم
آب مان کم بود
یا نان مان؟!