باز برف می آید و زمین سفید می پوشد. هوا دلگیر است! اما چقدر انحناهای باریک زمین زیر مخمل برف زیبا و فریبا است. هوس می کنی چنگ بزنی به تن برف و شیارهای نامرئی اش را حس کنی و گلوله ای کنی و دستهایت از شرم لذت لغزان گلوله برف سرخ شوند بسوزند و تو دست هایت را جلوی دهانت بگیری زیر بغلت بگذاری تا نزدیکتر حس اش کنی و دیوانه اش شوی و چشم هایت را ببندی آغوش ات را باز کنی و خودت را بیندازی روی انحناهای مخملین تن زمین و کنارش بیدار شوی!