قارانلیق گیش


به ذوالفقار همتی و مهربانی اش

گوی هله گیش کورگین اویناتسین

قارلاری ایچگی ادن یاز گله جاق

گوی قارانلیق گونو بیربیر بوغسون

گجه نین عمری یقین آز گله جاق!

نظرات 2 + ارسال نظر
هستی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:17 ب.ظ http://parvanegi.blogsky.com

من که هیچی نفهمیدم

این یه شعر ترکی ست مفهوم اش تقریبن می شه: بگذار زمستان جولان بدهد بهاری میاد که برفها را به شربت تبدیل می کنه! بگذار تاریکی خورشید رو هی خفه بکنه حتمن عمر شب کوتاهتر خواهد بود!

هستی پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ق.ظ http://parvanegi.blogsky.com

پس یه شعر بود پر از امید
قشنگ بود ممنون
و ممنونم که برام ترجمش کردین
موفق و موید باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد