هوایی شده ام انگار
روی ابرها
زندگی بلندتر نیست
که ارتفاع
اندازه سقوط را بالاتر می برد!
توی خیابان چندم
پیچیده ام به هزار بن بست
و شهر را
آن ور پوست ام حس می کنم!
اما خواب ام را
کوچه های تو پس نمی دهند
که گلویم
پیش نام تو گیر کرده است!
به ساحل که برسیم
گوش ماهی ها
که روزهای مرده ما را می شمارند
ما زندگی را
تا انتهای ریه هایمان بالا می کشیم!
که گلویم
پیش نام تو گیر کرده است!
خیلی خوب بود
سلام.
نظر میدم که دل از بر ندونه
هوای عافیت گستر ندونه
اگر دست و دل مو پیش پا شد
به روی مویه ها نرخر ندونه!
عباس جان من جهان هستم و این شعر زیبا رو هم همین الساعه نوشتم!
خیلی دلم برات تنگه.
سلام!
کجا گم شده ایم!
و شعرت
عالی ست!