نه!


نه!

مادر نزاییده این پسر را

که زیر پیراهن من قائم شده

و با من می آید

زندگی را تف می کند در جوی خیابان

و مرگ را

از دهان سیگار می مکد


نه!

من اصلا شبیه او نبودم

آینه می داند


اما هنوز هم

هر روز صبح

به خاطر دل او

پس مانده های خودم را

به صورت اش می مالم

تا برای سلامش

علیکی خرج کنند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد