خودت را
ربط داده ای به خیابان ها
و چراغ قرمز درو می کنی
بن بست ها
دست هایت را کوتاه می کنند
و کوچه ها
پس مانده های شهر را
به کاسه سرت می ریزند!
شهر بزرگ است
طول خیابان کم نمی شود
حتی اگر
طول طاقت تو بکاهد
و آن سر کلاف
همیشه می رسد به حس همسایگی یک پلاک
اما غروب
راه تو را گم می کند
و تو باید
تا صبح
خودت را
از دیوار شب بیاویزی!
توجه کردی وقتی یک خیابون 100 متری رو تنها بری بیشتر قدم برمیداری تا با دوستت