با خودت/م


بعضی وقت ها حس می کنی باید بروی جلوی آینه و به خودت نگاهی بکنی و توی چشمهای خودت رخنه بکنی و از آنجا سواری اتوبوسی بشوی که تو را از جلوی روزهای گذشته ات عبور می دهد. می خواهی از حس سواری گرفتن لذت ببری وقتی روزهای رفته و رونده جلوی چشم هایت ردیف می شوند. روزهای سرد روزهای بارانی روزهای شیرین و روزهای رنگی. بعضی هایشان را خیلی دوست داری. دست ات را دراز می کنی تا یک بار دیگر لمس شان بکنی یکبار دیگر می خواهی حس شان بکنی. اما نمی توانی که تو پشت شیشه ای و روزهایت جز تصویری گذرا در ذهنت  نیست. اما روزهایی هم هست که تا چشمت به آنها می خورد سرت را بر می گردانی و چشمهایت را می بندی. نمی خواهی ببینی نمی خواهی یکبار دیگر سردت بشود نمی خواهی یکبار دیگر روزهای رنگی اندوه را حس کنی.  از اتوبوس که پیاده می شوی و به خودت میایی.چشمت به موهایت می افتد. مثل زندگی هستند مگر نه؟ می توانی تارهای سفید را بشماری؟ می توانی تارهای سیاه را بشماری؟ نه نمی شود نمی شود. آبی به صورت می زنی و اشک هایت غرق می شوند. اما این زندگی ست! این زندگی ست! می بینی شیرین است. تلخ است. سفید است سیاه است. دیدی نتوانستی روزهای سرد و گرم را بشماری؟! دیدی نتوانستی تارهای سفید یا سیاه موهایت را بشماری. همین است. باید هردو می بودند باید هر دو باشند. مهم این است وقتی برمی گردی بروی به اتاق ات همه آنها را بگذاری بمانند توی آینه و بروی کنار پنجره اتاق ات. زیبا نیست؟ ببین بچه ای را که توی کوچه دنبال یک توپ سمج کرده. ببین آن پیرزن را که با چه تقلایی دارد زنبیل پر از میوه را به خانه می برد تا "دستت درد نکند"ی از مردش بگیرد. ببین آن مرد را آنجا روی داربست که دارد سعی می کند تا تعادلش را حفظ کند که به هم نریزد که نیافتد که سقوط نکند که نان خانواده اش بی قاطق نماند. زیباست نسیمی که می آید و از دماغ تا ریه هایت را در می نوردد و به تو می گوید دیر شده است کتاب هایت را باید جمع کنی و بروی به کلاس. بچه ها منتظرند. دیر نشود.

باید امروز قبل از اینکه بروم به کلاس مصی غزل و علی را ببوسم. باید بدانند چقدر برایم مهم اند باید بدانند دارم می روم بیرون که باز برگردم و بگویم "دوستتان دارم"و فقط همین است که به من انر‍ژی می دهد. باید به همه بگویم من آینه را دیدم ولی توی آینه نماندم. الان اینجا هستم و روبرویم روزهایی هست که حتی اگر ابری هم  باشند خورشیدی برایشان پیدا خواهم کرد تا همه کسان ام را زیباتر و آفتابی تر ببینم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد