انالحق

...

کفر من هزار رفیق را خدا می شود!


ببین نان های داغ کعبه ام را

ببین گندم را که از بهشتم آویخته!

ببین آسمان را که من است!


چشمهایت را نگردانی رفیق

من به پیامبری تو ایمان دارم!

پژواک

کوه فریاد زد آی ی ی ی ی!

یادم افتاد تنهایم!