از شب

موهایت

در تاریکی شب گم می شود

اما گونه های کشیده ات

چون ردپای خورشید

من را

از شب دلهره عبور می دهد


صبحانه

اتفاق کمی نیست نازنین!

وقتی دستهای تو

برکت سفر می شوند

و چشم های تو

بهانه ای

تا تقدیرم را رصد کنم.