پنجره ات را

شهر متلاطم است

خیابان ها بی صدا

سر کوچه ها را می برند

و کوچه های بی سر

به درهای بسته

مشت می کوبند

ماشین ها را

چراغ راهنمایی از نفس می اندازد

و آدم ها پر می شوند

و از پیاده رو ها

به خیابان ها سرریز می کنند

همیشه گفته ام

غروب که شد

پنجره ات را باز بگذار

ما همه برای یک فانوس دریایی

به شهر زده ایم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد